امیرحسین شریفی، تهیهکننده سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرگزاری «حوزه»، درباره تاثیر تلویزیون در تبلیغ راه و روش زندگی اسلامی و ایرانی در جامعه بیان کرد: برنامههای تلویزونی به ویژه برنامههای نمایشی به نحوی نیست که بتوان گفت در آنها سبک زندگی اسلامی- ایرانی مورد توجه جدی قرار میگیرد، حتی میتوان تصور کرد که در مواقعی، شکل توجه به موضوعات مختلف در برنامههای تلویزیونی بر خلاف آن چیزی است که در آموزه اسلامی- ایرانی نسبت به رعایت آن تاکید شده، البته منظور این نیست که در سینما کارهایی با محوریت سبک زندگی ایرانی و اسلامی - ایرانی تولید نمیشود، اما تعداد این دست تولیدها در مقایسه با کارهای مختلفی که از شبکههای سیما پخش میشود به اندازهای کم است که قابل حساب نیست.
* چند مثال برای سبک زندگی
وی در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: برای نقدی که در این حوزه وارد کردم، چند مثال میزنم. در اکثر برنامههای تلویزیونی زمان غذا خوردن در خانوادهها ترسیم میشود، اما در هیچیک از این تصاویر نمودی از سفره اسلامی مشاهده نمیشود. این وضعیت در حالی است که معمولا در فیلمهای خارجی میبینیم که قبل از غذا خوردن، بزرگ خانواده دعایی را میخواند و اهل خانه نیز با او همراهی میکنند، اما آیا چنین برخوردی در سریالهای تلویزیونی شاهد هستیم. مثالی دیگر استفاده از وسایل ارتباط جمعی در برنامههای نمایشی است. چون در فیلمها یا سریالها میبینیم که جوانان بیشتر وقت خود را با تلفن همراه میگذراند. اتفاقی که به شدت ما را از هویت دینی و ملی دور میکند.
* ترویج رابطههای سرد پدر فرزندی
شریفی اضافه کرد: گفته فوق هم به هیچ وجه با فنآوری و تکنولوژی روز مخالف نیست، چون اگر از هر ابزاری به درستی استفاده نشود، فنآوری نتیجهای منفی در پی خواهد داشت. مثالی دیگر که در این زمینه میتوان به آن اشاره کرد. نوع رفتاری است که بیان والدین و فرزندان در سریالهای تلویزیونی مشاهده میشود. در این کارها رابطهها به شدت سرد و دور از هم است، درصورتیکه در آموزههای اسلامی به شدت به رابطه نزدیک فرزندان و پدر و مادر توصیه شده نکته دیگری که میتوان به آن اشاره کرد. نگاه غلط برنامههای نمایشی به مطالب دینی است، به این معنا که در معدود کارهایی که هم سعی میشود به الگوهای اسلامی اشارهای داشته باشیم، این عمل را به شکل صحیحی انجام نمیدهیم.
تهیهکننده فیلم سینمایی «ضیافت» ادامه داد: بهترین مثالی که در این زمینه میتوانم زد، الگوسازی است که در پوشش بازیگران زن یا مرد مشاهده میکنیم. در کارهای نمایشی عموماً میبینیم که افراد مثبت همگی پوشش یکسانی دارند. این مسئله در بازیگران زن نمود بارزتری پیدا میکند، اما هیچگاه در واقعیت به رفتار و پوششی که در فیلم تصویرگر آن هستند، پایبند نیستند. این گفته را میتوان در تصاویر پشت دوربین این بازیگران که به وفور در صفحات اجتماعی بازیگران است، مشاهده کرد. با توجه به این توضیح وقتی تماشاگر میبیند که بازیگری که این نقش را بازی میکند در دنیای واقعی چه پوششی دارد، به هیچ وجه پذیرایی الگوهایی که آنها ارائه میدهند، نیست.
* سیاه و سفید در شخصیت پردازی
شریفی با بیان اینکه در سریالهای تلویزیونی شخصیت مثبت نباید شکلی کاملاً سفید داشته باشد، بیان کرد: به طور معمول در سریالهای مهم و فاخر کشورمان، شخصیتهای منفی بیش از شخصیتهای مثبت محبوبیت پیدا کردهاند. دلیل این مسئله نیز این است که کارگردان میتواند برای نقشهای منفی شخصیت پردازی کرده و برای آنها نقاط روشن و تاریکی را ترسیم نماید، اما همین فیلمساز بنا به دلایل متعدد، اگر قرار است تا شخصیتی مثبت در فیلم خود ترسیم کند، آن فرد حتماً باید از کلیه مشکلات و خطاهای احتمالی مبرا باشد. بنابراین اینگونه رویکردها که عموماً به شعارزدگی منجر میشود، مورد قبول مخاطب امروز نبوده و در نتیجه آن را پس می زند.
* لزوم استفاده از افراد معتقد
وی بهترین راه برای رسیدن به تولیداتی که در آن الگوهای اسلامی- ایرانی شاخصه اصلی باشد را استفاده از افراد معتقد و همچنین مشاوره با مراکز دینی توصیف کرد و گفت: اگر پیامی که در یک فیلم یا سریال که قرار است مورد توجه تماشاگران قرار میگیرد، باور کارگردان نباشد، مسلماً نمیتواند به روی تماشاگران تاثیری داشته باشد. استفاده از مشاوره مراکز دینی هم میتواند برای رسیدن به اهداف فرهنگی فیلمها پشتوانهای موفق باشند. اقدامی که به خوبی درباره سریال «پرده نشین» روی داد.
* مثالی از پرده نشین
تهیهکننده فیلم «اشک و سرما» اضافه کرد: همانطور که کارگردان سریال پردهنشین در مصاحبههای خود بیان کرده، در این کار از مشاوره روحانیون بهره خوبی برده. مثالهای دیگری هم در این زمینه میتوان بیان کرد که متاسفانه تعداشان زیاد نیست . درباره کارهای خودم هم میتوانم بگویم که تا حد توانمان سعی کردهایم مروج آموزههای اسلامی- ایرانی باشیم، چون معتقدم تنها راهی که میتواند جامعه ما را به سر منزل مقصود برساند، پایبندی به اصول دینی است.
* تبلیغ تجملگرایی در تلویزیون
وی در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد: وقتی سخن از سبک زندگی اسلامی- ایرانی میشود، منظور تنها به پوشش و برخی روابط حاکم در خانواده مربوط نمیشود، بلکه کلیه شئون را در بر میگیرد. برای مثال به نوع روابطی که در حوزههای مادی و اقتصادی در سریالهای تلویزیونی، وجود دارد، اشاره میکنم. این مسئله در تولیدات تلویزیونی به هیچ وجه شکلی شایسته ندارد و بر عکس در سریالهای تلویزیونی شاهد تبلیغ تجملگرایی در زندگی خانوادهها هستیم.
این تهیه کننده در پایان افزود: برای اینکه معضلات پیش روی تولیدات تلویزیونی برطرف شود، مسئولان باید نسبت به فیلمنامهها توجهای ویژه داشته باشند، حتی در این زمینه میتوان گروهی را برای نوشتن متنهایی مطابق با متون و قواعد دینی در نظر گرفت.